تألیف:
حقپناه، جعفر Haghpanah, Jafar
رحیمی، سردار محمد Rahimi, Sardar Mohammad
عنوان: ژئوپلیتیک افغانستان و تحولات منطقهای غرب آسیا
محل نشر: ناشر، سال نشر: تهران: دانشگاه امام صادق(ع)، 1390
مشخصات ظاهری: 362 ص
فروست: دانشگاه امام صادق(ع)؛ 263: سیاست؛ 28
عنوان اصلی: Afghanistan's Geopolitics and Regional Developments in West of Asia
قیمت: 70000 ریال
شابک: 9786002140487
نوبت چاپ: چاپ اول
نوع جلد: وزیری (شومیز)
موضوع: 1. افغانستان .ـ 2. افغانستان ـ سیاست و حکومت ـ دخالت خارجی .ـ 3. افغانستان ـ روابط خارجی
چکیده
با توجه به بررسی تحولات سیاسی افغانستان دربازه زمانی یک قرن و تقسیم دوره های تاریخی تحولات سیاسی به چندین دوره نظم و گذار ژئوپلیتیکی،پرسشهای تحقیق در فصلهای جداگانه تدوین شد. هر فصل یک پرسش و یک فرضیه دارد که البته این پرسشها و فرضیه ها درواقع همگی در جهت پرسش و فرضیه اصلی تحقیق هستند و به تناسب دورههای نظم و گذار در فصول مختلف تنظیم شده اند.
ادامه مطلب ...
روند شکلگیری مرزهای سیاسی افغانستان
دکتر سردار محمد رحیمی؛ استاد جغرافیای سیاسی
چکیده:
مرزهای سیاسی کنونی افغانستان از نوع مرزهای تحمیلی بوده که عمدتاً تحت تأثیر رقابتهای سیاسی و منازعات قدرت انگلیس و روسیه تزاری در قرن 19 در جریان بازی بزرگ بوجود آمده است. پرهیز از رویارویی مستقیم این دو قدرت نظری و سیاسی در آن دوره افغانستان را به عنوان یک منطقه حایل بین آنها قرار داده و مرزهای سیاسی آن کشور را طی چندین معاهده تعیین و تثبیت نمودند. در این تحقیق به چگونگی روند تعیین و تثبیت مرزهای سیاسی معاصر افغانستان تحت تأثیر این رقابتها پرداخته شده است.
واژگان اصلی، مرزهای سیاسی، روسیه تزاری، انگلیس، بازی بزرگ
ادامه مطلب ...
این مقاله در فصلنامه پاییز 1390 مرکز مطالعات استراتژیک وزارت امور خارجه افغانستان نشر گردیده است.حضور افغانستان در مجموعه امنیتی منطقه جنوب آسیا و تاثیرآن بر خروج از وضعیت عایق پس از حادثه 11 سپتامبر
محمد موسی جعفری
دانشجوی دورۀ کارشناسی ارشد روابط بین الملل دانشگاه تهران
مقدمه
افغانستان به لحاظ موقعیت جغرافیایی محل اتصال سه منطقه مهم خاورمیانه ، آسیای مرکزی و جنوب آسیا است. حادثه 11 سپتامبر2001 و حضور نظامی آمریکا و متحدانش در افغانستان برای مقابله با تروریسم مسائل افغانستان را به لحاظ منطقه ای و جهانی اهمیت زیادی بخشید. آثار و تبعات تداوم بحران امنیت افغانستان در یک دهه اخیر موضوع مهم بسیاری از کنفرانسها و نشستهای منطقه ای و بین المللی بوده است (Bennis, Wildman and Phyllis, 2010: 2-5).
افغانستان در یک دهه اخیر بتدریج از نهادهای قانونی و دموکراتیک برخوردار شده است، اما چالشهای اساسی لاینحل افغانستان برای کشورهای منطقه و بخصوص کشورهای همسایه تهدید جدی محسوب می شود. تروریسم، قاچاق مواد مخدر، مهاجرت گسترده و گسترش بنیادگرایی نگرانی فراوانی را برای کشورهای منطقه در پی داشته است. در میان همسایگان افغانستان، پاکستان به دلیل دارا بودن طولانی ترین مرز مشترک با افغانستان (بیش از 2000 کیلومتر) و تهدیدات مشترک و همچنین به دلیل اختلافات مرزی میان دو کشور (بر سر خط مرزی دیورند) که از بدو استقلال پاکستان (1947) تاکنون تداوم داشته، پویشهای امنیتی بسیار نزدیکی با افغانستان دارد. بنابراین ورود افغانستان به پویشهای امنیتی جنوب آسیا عمدتاً بواسطه چالشهای فراگیر آن و از کانال روابط با پاکستان محقق می شود .(D’Souza, 2009: 2-3)
بری بوزان[1] و اُل ویور[2] با ارائه و تشریح "نظریه مجموعه امنیتی منطقه ای"[3] در کتاب مناطق و قدرتها به بررسی موارد تجربی مجموعه های امنیتی منطقه ای پرداخته اند و در تبیین مجموعه امنیتی جنوب آسیا از افغانستان در دوران بعد از جنگ سرد به عنوان دولت عایق[4] نام می برند (Buzan and Wæver, 2003: 41). در واقع بوزان افغانستان را در هیچ یک از مجموعه های امنیتی جنوب آسیا ، آسیای مرکزی و یا خاورمیانه قرار نمی دهد بلکه از دید آنها پویشهای امنیتی داخلی این کشور در دوران پس از جنگ سرد که به شکل جنگهای داخلی تداوم یافت منجر شده است تا از پیوستگی پویشهای امنیتی دو منطقه جنوب آسیا و خاورمیانه جلوگیری کند و خودش نیز در هیچیک از مجموعه های امنیتی منطقه ای قرار نمی گیرد. از دید بوزان جنگ علیه طالبان نیز در واقع موضع عایق بودن افغانستان را تقویت می کند و در واقع همه کشورهای همسایه در پراکنده ساختن جنگجویان محلی متعهد می شوند در حالیکه پویشهای امنیتی منطقه ای در سطح بسیار پایین قرار دارد. (Buzan and Wæver, 2003: 110)
این مقاله در فصلنامه پاییز 1390 مرکز مطالعات استراتژیک وزارت امور خارجه افغانستان نشر گردیده است.
نقش همکاری های منطقه ای بر امنیت انسانی در افغانستان
(با تاکید بر همکاری های مشترک افغانستان و ایران)
دکتر سردار محمد رحیمی، استاد جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک ،دانشگاه ابن سینا[1]
چکیده:
دو کشور ایران و افغانستان با وجود دارا بودن مرز مشترک سیاسی و برخورداری از علایق مشترک فرهنگی و دینی گمان می رود بیشترین امکان را برای گسترش همکاریهای سیاسی ،امنیتی، اقتصادی و فرهنگی داشته باشند . اما علی رغم گستردگی و تنوع مشترکات عملا در مسیر توسعه مناسبات به صورت مطلوب موانع و مشکلات متعددی موجود بوده است .حضور بیش از دو میلیون مهاجر افغان در ایران ومسایل و نا امنی های مرزهای شرقی ایران از یکسو و نگرانی های مقامات افغان در مورد امکان دخالت ایران در نا آرامی های جنوب و غرب افغانستان از طریق مرزهای مشترک دو کشور همواره بر مسیر گسترش مناسبات همه جانبه دو کشور سایه سنگینی انداخته است .این در حالیست که امنیت انسانی و ثبات سیاسی هریک از این کشورها به شدت متاثر از ایجاد فضای امن صلح و دوستی در سطح منطقه ای می باشد.
از سوی دیگر سطوح نابرابر توسعه سیاسی و اقتصادی در این کشورها باعث بوجود آمدن مهاجرتهای غیر قانونی ،قاچاق ،کشت و تولید مواد مخدر و بروز آشوبهای قومی در مناطق مرزی مشترک در دو کشور گردیده است که ضمن به خطر انداختن امنیت انسانی در مناطق مرزی با گسترش دامنه نا آرامی ها به داخل این کشورها ثبات سیاسی این دو کشور را نیز با خطرات جدی مواجه می سازد.
افغانستان به عنوان کشوری که عمده ترین شاخص های توسعه انسانی در آن بواسطه سه دهه جنگ در وضعیت نامطلوبی قرار دارد باعث بوجودآمدن نگرانی های فراوانی برای کشورهای همسایه خود بخصوص ایران گردیده است به همین دلیل افغانستان خواهان همکاریهای همه جانبه و گسترده ایران که امنیت و ثبات هر دو کشور را به دنبال خواهد داشت می باشد .از سوی دیگر ایران هنوز علاقه ای به شناسایی افغانستان به عنوان یک کشور مستقل با سیاست خارجی پیوند یافته با منافع این کشور با ایالات متحده آمریکا نشان نمی دهد.
این مقاله ضمن بررسی موانع و مشکلات موجود در عرصه توسعه امنیت انسانی در حوزه مشترک دوکشور ایران و افغانستان بر جنبه های مثبت و پتانسیل های ارزشمندی که در پرتو مشترکات و علایق دو کشور قابل شناسایی هستند تاکید دارد. بنابراین بررسی موانع و مسایل مذکور می تواند مقدمه ای باشد برای جستجوی رهیافتی مشترک برای دو کشور تا ضمن کاستن خطرات امنیتی مشترک با بالا بردن سطوح همکاریها و توسعه اقدامات مشترک ضمن تامین امنیت انسانی در این محدوده ثبات سیاسی و امنیت منطقه ای را تضمین نموده راه را برای ایجاد همگرایی و اتحاد منطقه ای در آینده هموار نمایند. همچنین با توجه به وضعیت افغانستان این کشور فرصت دارد تا در رابطه با تدوین رویکرد مناسب در رابطه با امنیت انسانی در حوزه مشترک خود با ایران ضمن در نظر گرفتن موانع و مشکلات موجود از پتانسیل بالای ایران در کمک به این امر استفاده مطلوب را ببرد.
واژگان کلیدی : افغانستان ،ایران ،امنیت انسانی ، همکاری های منطقه ای